۱۴۰۳ مرداد ۲۷, شنبه


 نام شعر : برای  همه چیز

عصیان کرده در زندگیم همه ی  لاک هایم
سرخ، سیاه، زرد، سبز و تمامی آنها
تو که نمیدانی شعری نوشته ام
برای تمامی دخترکان غمگین؛
اما آنها می گویند؛
برایم خواهند خواند؛
آوازهایی حزین
می توانستم باشم زنی که هر صبح با خبر مرگ همه زنان  می خورد چای با  دارچین و درد تازه دم ،
اما نیستم و اینجا پر است از گریه های کبود
برتمام شعرهای نانوشته از آزادی؛
پاک کردم نام تمام سرزمین‌ها را
ازهمه ی نقشه های دنیا
و نوشتم به جایش آزادی گیسوانم را!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ایا همه ی فرشته ها زیبا هستند؟

ادامه ی داستان دنباله دا ر.......آرایش ملایمی به چهره دارم که حالا با خونریزی زیلدی که داشته ام و رنگم به شدت پریده دیگر به چشم نمی آید.وقتی...