گفتم:" چای با دارچین زیاد ؛ دوست داری هنوز ؟ ، نازنین من ? "که ، گفتی تو؛ناگهان ؛:" ببین پیر شده اند حتی پروانه های پیراهنم ؛ برگرد ؛ کی می ایی "؟ و من اما؛ تو که نمی دانی ؛ ندیدم درست با چشمان خیس از گریه ؛ در ان تماس تصویری غمگین ؛ که پروانه های پیراهنت چند ساله اند؟ گریه ام گرفت وفکر کردم تمام ان شب و خیلی شبهای دیگر ؛ که پروانه ها در چند سالگی می میرند؟؟؟!!!برای خودم چای دارچین دم کردم و گریستم تو را زیاد و چه زیبابود بی رحمانه ان شب ماه؛ چونان زیبایی بی رحمانه ی دسته گل بنفشه ای؛ بر روی مزاری تازه ؟
عضو فعال کانون مدافعان حقوق بشر در ایران # زن # زندگی # ازادی
۱۴۰۳ تیر ۲۲, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
ایا همه ی فرشته ها زیبا هستند؟
ادامه ی داستان دنباله دا ر.......آرایش ملایمی به چهره دارم که حالا با خونریزی زیلدی که داشته ام و رنگم به شدت پریده دیگر به چشم نمی آید.وقتی...
-
باید پنهان می کردم زیبا یی ام را در جیب های دامنم ؛ و این غم انگیز ترین صدای زن بودنم بود و نمی دانسنم در کدامین زخمم پنهان شوم که عبور می ک...
-
( داستان دنباله دار ( ومنی که مرده بود م)ر سعی می کنم اخرین تصویر از خودم را به خوبی و با تمام جزییات به یاد آورم.زنی هستم تقریبا 48 س...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر